پیرو برنامه های جنبی نخستین جشنواره بین المللی صنایع دستی ایران ،وبینار تخصصی نقش حراج های هنری در رشد و توسعه اقتصاد هنر با حضورسیده مجبوبه کاظمی دولابی پژوهشگر حوزه گردشگری و توسعه ، موسس و بنیانگذار حراج تخصصی هنرهای ایرانی و اسلامی باران به صورت مجازی در اسکای روم برگزار شد.
کاظمی در ابتدای این جلسه با بیان اینکه برندینگ در حمایت کردن از هنرمندان و معرفی آنها به مجموعه داران و بازدیدکنندگان از نمایشگاه وکسانی که قصد ورود به مارکتینگ هنر را دارند نقش اساسی ایفا میکنند،افزود: مجموعه داران در عرصه اقتصاد هنر از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند ضمن اینکه با حمایت دولت عاملی برای رونق حوزه هنر و توسعه اقتصاد هنری خواهند شد.
این طراح و کارآفرین هنری اذعان داشت:هنگامی که از اقتصاد هنر صحبت میکنیم به طور خاص به شیوههایی اشاره داریم که میتواند اولاً هنرمند را در شناساندن اثر و امرار معاشش یاری دهد، ثانیاً به ترویج آن هنر در سطح جامعه کمک کند. البته مقوله سومی هم میتوان برای آن قائل شد. پژوهشهایی که به صورت تئوریک در این زمینه صورت میگیرند و مبنایی جامعهشناختی، روانشناختی و البته اقتصادی دارند. در واقع این قسمت یک قدم قبل از اجرای روشهای مرسوم برای فروش، بازاریابی و شناساندن اثر است که عمدتاً به صورت سنتی مبتنی بر تجربیات بودهاند. اگر بخواهیم به طور خاص در مورد ایران صحبت کنیم، باید بگوییم که بازار هنر با چند طیف سروکار دارد. یکی اجتماع میان هنرمندان، دیگری مصرفکنندگان و عامه مردم که در واقع مشتری اصلی هنر هستند و نهایتاً دولت که علیالقاعده باید نقش مقرراتگذار و تنظیمکنندگی را بر عهده گیرد.
کاظمی با اشاره به اینکه ،گالری ها موتور توسعه اقتصاد هنر هستند تاکید کرد: با حمایت دولت گالری داران میتوانند نقش اساسی خود را در توسعه اقتصاد هنر ایفا کنند،البته با توجه به اینکه اقتصاد هنر در کشور ما بسیار کم دیده شده، متولیان هنر توجه خاصی نکرده اند واین بخش بیشترین حمایت ها را توسط بخش خصوصی دیده است.
وی ادامه داد:. هویت سبکی وهویت اجتماعی مهم ترین رکن ورود به مارکت هنر است و مزایده برای اثری برگزار می شود که از یک هنرمندخاص هنری بسیار ویژه و غیرقابل تکرار ارائه شده باشد.
بنیانگذار حراج تخصصی هنرهای ایرانی و اسلامی باران با اشاره به اینکه مارکت هنری در ایران ،گاها مورد بی مهری قرار گرفته است گفت: برای مجریان این کار در ایران بسیار سخت وپر هزینه بوده است و با هجمه های زیادی هم مواجه بوده است با وجود اینکه ایران به عنوان یکی از سه ابرقدرت صنایع و هنر در جهان مطرح است و حتی برای این حوزه حرف های زیادی برای زدن دارد.
کاظمی گفت: وقتی اثر هنری به مارکتینک ورود می کند تبدیل می شود به کالا و نیاز به ارزش گذاری دارد البته این امر نیاز به اطلاع رسانی ویژه دارد و نیازمند اینست که رسانه ها شفاف سازی کرده تا همه بدانند که نقش حراج های هنری درتوسعه اقتصاد هنر چیست.
او ادامه داد: آموزش هنر و شیوههای پرداختن به آن در همه زمینههای آن، نیازمند بازنگری اساسی از نظر طرحنامههای درسی است. درواقع هنگامی که هنر به سطح جامعه میآید و بسیاری از مردم با آن آشنا میشوند، یکی از اولین چیزهایی که متعاقباً در کنار ترویج هنر انتظار میرود، افزایش اقبال عمومی به رشتههای دانشگاهی مرتبط با هنر است.
نیاز است که حرفهایگری و عیار هنرمندی هنرمندان به مرور افزایش یابد و حتی آموزش هایی دریافت کنند که حوزه مارکتینگ هنر را به درستی معرفی کنند و از همین این منظر ، آموزش در حوزه هنر نیز مانند سایر حوزههای علوم و مهندسی و… باید مورد توجه قرار گیرد.
معمولا رسانهها و افراد در بازخورد اخبار حراجیها، رویکرد مثبت و ستایشگرانهای دارند،چرا که حراجیها با اینکه دستگاههایی با اهداف تماما اقتصادی هستند، اما به فرهنگ وهنر میپردازند. از طرفی هم یک تفکر رایج، اما اشتباه درباره هنر وجود دارد، که کار هنرمند خوب و ارزشمند را هنری میدانند که قابلیت خرید و فروش داشته و به بازار کلان هنر راه پیدا کند،حال آنکه حراجها برای انتخاب آثار هنری زیباشناسی خاص خود را دارند.
این پژوهشگر هنری اظهارکرد:انتخاب آثار هنری برای حراج با توجه به کشش بازار خواهد بود وحتی نظرات صاحبان هنر به صورت مکتوب گرفته شده و ارائه آثار در حراجی ها با اطلاع کامل صاحبان اثر صورت میگیرد.
ضمن اینکه حراجی ها فروشگاه نیستند و نوعی تبادل گاه است که در این میان یک واسطه مالی هم وجود دارد. آثار برای اولین بار باید در گالری فروش برود یا در (بازار هنری) و همین می شود که اگر در حراج کار دست اول نباشد و کار دست چندم باشد، حراج به اقتصاد گالری ها کمک می کند یعنی گالری ها باید در طول سال کارها را بفروشند، آدم ها آنها را بخرند و بعد در حراج بروند و تبادل کنند نه اینکه مستقیماً بیایند و در حراج کار را بخرند. این شیوه ورود یکباره کار دست اول به حراج به کار گالری ها لطمه می زند ولی وقتی کار دست چندم بیاید، باعث رونق کار گالری ها هم می شود.
کاری که دست چندم هست یعنی چند بار در گالری خرید و فروش شده است؛ این یعنی آن کار خریدار دارد؛ در حراج جای بازیابی اثر هنری نیست. بلکه جای جابه جا کردن و چرخه دادن است. یا شاید جای بالا بردن قیمت آن است اما بازارش را باید قبلاً ساخته باشد و بعد وارد حراج شود.
وی تاکیید کرد:بازار فروش و چگونگی شکلگیری آن در کنار دیگر ملزومات هنری، جزو ضروریات غیر قابل چشمپوشی امروز جامعه تجسمی به شمار میرود. گردش کمشتاب اقتصاد هنری و کمتوجهی به این بخش در شکل عام، غیر از نادیده انگاشتن هنرمند در بهرهمندی از تولید کالای خود و در پیداشتن خسران معنوی، حرفهای و مالی، در ابعادی دیگر به بروز اختلال در روند اصیل جریان هنرهای تجسمی میانجامد.
کاظمی اذعان داشت:عرصه بازار هنر در جهان در حال گستردگیاست. اکنون صدها حراج کوچک و بزرگ به ارائه و خرید و فروش آثار هنری میپردازند و هنرمندان ایرانی اکنون توانستهاند موفقیتهای زیادی در حراجهای جهانی به دست بیاورند.
وی اداممه داد:ورود آثار هنری به حراج و عنوان هنر موضوعی است که از چند جهت می توان به آن پرداخت،از پیشینه تاریخی گرفته تا سبک کار هنرمند و پس از سنجش کار در مقیاس جهانی برای ورود به بازار هنر معرفی می کنیم.
از دیگر نکات مهم و مورد توجه در بازارهای هنر ،حمایت از منافع ملی کشورمان است .
حراجی های هنری اثرات بسیار زیادی برای کشور دارند مانند، جلب توجه عمومی به هنر و سودآوری این صنعت و گرایش نسل جوان برای تداوم و بقای هنر در کشور که باعث تقویت اقتصاد هنر و و امکان ایجاد ارز آوری و توسعه اقتصاد از این مسیرمی شود.
علاوه برآن با تقویت معاش هنرمندان و ترغیب آنان به ارتقای کیفیت آثار هنری و شناخته تر شدن هنر در جامعه سطح درک و فرهنگ اجتماعی مردم در خصوص اقصاد هنر بالاتر رفته و اگر حمایت نهادها و مجموعه های متولی هنر را به همراه داشته باشد ،باعث گسترش اشتغال زایی توسط آنان می شوند.
حمایت از هنرمندان و ورود به عرصه اقتصاد هنری ،پتانسیل تقویت اقتصاد غیر نفتی کشور و توسعه اقتصاد مقاومتی مبتنی بر تولید داخلی را به همراه دارد.
ضمن اینکه با ایجاد تدام و بقای زیر ساخت و میل هنری در کشور بسیاری از هنرهای بومی و ایرانی در جهان احیا خواهند شد.
مهم تر از همه اینکه برندسازی هنرمندان و حامیان هنرنقش به سزایی در توسعه فرآیند مسئولیت اجتماعی وابسته به هنر در کشور دارد.
در نهایت می توان با نگاه امیدوارنه به این قبیل رخدادها به عنوان یک سرآغاز برای یک حرکت بزرگ و زیر ساختی جهت حفظ و ارتقای نظام هنری کشور و توسعه وضعیت معاش و زندگی هنرمندان و جلب توجه عمومی به موضوع مهم توسعه هنر در کشور باشد.///////
انتهای پیام